تثویب (دانشنامهحج)تثویب از اصطلاحات علم فقه است. تثویب در لغت به معنای بازگشت و در اصطلاح به معنای گفتن (الصلاة خیر من النوم) در اذان است. همه فقیهان شیعه این کار را بر اساس روایات بدعت و حرام میدانند. اکثر فقهای اهل سنت آن را مستحب دانسته ولی شافعی آن را مکروه شمرده است. ۱ - معنای لغوی و اصطلاحی«تثویب» مصدر باب تفعیل از ریشه«ث ـ و ـ ب» به معنای بازگشت است و در اصطلاح، یعنی گفتن این جمله در اذان نماز صبح و عشا: «الصلاة خیرٌ من النوم»؛ «نماز از خواب بهتر است». مناسبت معنای لغوی و اصطلاحی این واژه آن است که مؤذن پس از فراخواندن به نماز با عبارتهای «حیّ علی الصلاة» و «حیّ علی الفلاح» دیگر بار با گفتن «الصلاة خیر من النوم» به همان فراخوان بازمیگردد و مسلمانان را به نماز دعوت میکند. برخی نیز تثویب را به گونه مطلق، به معنای «فراخواندن دیگر بار» دانسته و گفتن عبارت «الصلاةَ رَحِمَکُمُ اللهُ الصلاةَ» میان اذان و اقامه و نیز معنای پیشگفته را از مصداقهای آن برشمردهاند و به نماز مستحب پس از واجب، نیز تثویب گفتهاند. در برخی روایات، این واژه برای برپا کردن نماز نیز به کار رفته است. ۲ - اهمیتاهمیت تثویب از این رو است که این شیوه به اهل سنت اختصاص دارد و از دیدگاه شیعیان، بدعت به شمار میرود و به همین روی، از موضوعات مورد بحث در مراسم حج است. ۳ - دیدگاه اهل سنتیکی از آداب بسیار مهم پیش از نماز، گفتن اذان است که شعار و نشانه ویژه مسلمانان به شمار میرود و هدف اصلی آن، دعوت همه مردم به نماز جماعت و ایجاد آمادگی در آنان برای انجام این فریضه الهی است. اهل سنت، جمله «حیّ علی خیر العمل» را جزء اذان نمیدانند و آن را ذکر نمیکنند. در عوض، در اذان دوم نماز صبح و عشا، پس از جمله «حیّ علی الفلاح» میگویند: «الصلاة خیرٌ من النوم» تا به شنوندگان تذکر دهند که گزاردن نماز واجب، از خواب شیرین صبحگاهی بهتر است. در برابر مشهور دانشمندان اهل سنت که به استحباب این افزوده باور دارند، شافعی در یک نظر خویش، آن را مکروه دانسته است. ۴ - دیدگاه شیعههمه فقیهان شیعه بر این باورند که افزودن این جمله در اذان، اگر با اعتقاد به مشروعیت و جزء بودن آن همراه باشد، بدعت و حرام است. ۵ - ادله اهل سنتاین مسئله پس از طرح در کتب تاریخی و روایی، در منابع فقه استدلالی هر دو گروه، از گذشتههای دور تا امروز مورد بحث بوده است. در برخی گزارشهای تاریخی اهل سنت آمده که از آغاز تشریع اذان در روزگار پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) این جمله جزء اذان به شمار میرفته است. این گزارشها مضامین متفاوت دارند. در پارهای از آنها، ریشه پیدایش اذان به خواب یک مرد از انصار بازگردانده شده است. اما در فقه اسلام، خواب افراد عادی نمیتواند منشا حکم باشد. [۲۰]
زحیلی، وهبه، الفقه الاسلامی، ج۱، ص۶۰۷.
در گزارشهای دیگر از پیدایش و تشریع اذان که اجزای اذان را برشمردهاند، به این جمله اشارهای نشده است. شافعی به پشتوانه همین دلیل، این افزوده را مکروه دانسته است.در گزارشهای دیگر تصریح شده که این جمله با صلاحدید عمر بن خطاب و هنگام خلافت او به اذان افزوده شد. این نوعی اجتهاد در برابر نص به شمار میرود. ۶ - ادله شیعهدر منابع روایی شیعه نیز چند روایت در تایید این کار آمده است اما همه دانشمندان شیعه از این روایات روی گردانده و آنها را جعلی یا اقتضای تقیه دانستهاند زیرا در برخی روایات دیگر، این کار به صراحت رد شده است و در روایاتی که جملات اذان را برشمردهاند، ذکری از آن به میان نیامده است. وانگهی اجماع دانشمندان شیعه که یکی از معیارهای نقد محتوایی روایات به شمار میآید، با این چند روایت ناسازگار است. ۷ - منابع۱. شیخ طوسی، (م۴۶۰ق)، الاستبصار، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش. ۲. شافعی، (م۲۰۴ق)، محمد بن ادریس، الام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۳ق. ۳. سبحانی، جعفر، الانصاف فی مسائل دام فیها الخلاف، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۳ق. ۴. زبیدی، (م۱۲۰۵ق)، تاج العروس، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق. ۵. علامه حلی، (م۷۲۶ق)، تذکرة الفقهاء، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق. ۶. طوسی(م،۴۶۰ق) تهذیب الاحکام، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش. ۷. نجفی، (م۱۲۶۶ق)، جواهر الکلام، به کوشش قوچانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی. ۸. شیخ طوسی، الخلاف، (م۴۶۰ق)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۸ق. ۹. ابن ماجه، (م۲۷۵ق)، سنن ابن ماجه، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق. ۱۰. طحاوی، احمد بن سلامه، (م۳۲۱ق) شرح معانی الآثار، به کوشش النجار، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق. ۱۱. خلیل، (م۱۷۵ق) العین، به کوشش مخزومی و سامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق. ۱۲. وهبه، زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، دمشق، دار الفکر، ۱۴۱۸ق. ۱۳. کلینی، (م۳۲۹ق)، الکافی، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش. ۱۴. متقی هندی، (م۹۷۵ق)، کنز العمال، به کوشش السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق. ۱۵. ابن منظور، (م۷۱۱ق)، لسان العرب، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق. ۱۶. سرخسی، (م۴۸۳ق)، المبسوط، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق. ۱۷. مزنی، (م۲۶۳ق)، مختصر مزنی، بیروت، دار المعرفه. ۱۸. راغب، (م۴۲۵ق)، مفردات، نشر الکتاب، ۱۴۰۴ق. ۱۹. مالک بن انس، (م۱۷۹ق)، الموطّا، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ق. ۲۰. قاضی ابن براج، (م۴۸۱ق) المهذب، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۶ق. ۲۱. شرف الدین، سید عبدالحسین، (م۱۳۷۷ق)، النص و الاجتهاد، به کوشش ابومجتبی، سید الشهداء، ۱۴۰۴ق. ۲۲. حر عاملی، محمد بن حسن، (م۱۱۰۴ق)، وسائل الشیعه، به کوشش ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق. ۸ - پانویس۹ - منبعدانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «تثویب»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۹/۰۱. شیخ طوسی، الاستبصار، ج۱، ص۳۰۸-۳۰۹. |